روز سال تحویل ته مونده کارام رو انجام دادم و بعد از شام که آقا خوابید سفره رو پهن کردم و با بچه‌ها و مامانم تا لحظه سال تحویل بیدار موندیم.  آقا طوفان رو شروع کرده بود و کسی نرفت بیدارش کنه که بیاد بامون بشینه.  بعدش هم تقریبا تا 4 صبح پا تلویزیون بودیم . صبح هم ساعت 7 بیدار شدم.  خوابم نمیبرد.  بلند شدم کارام کردم و مهمان ها شروع شد. 

2 فروردین بود که زنگ زدن و خبر فوت پسرعمه م تو تصادف رو دادن . البته پسرعمه م و دختر اون یکی پسرعمه م . یعنی عمو و برادرزاده.  خیییلی ناراحت کننده بود . با اینکه من عمه م و شوهر عمه م سالی یه بار میبینم اما واقعا ناراحت شدم.  ماشین ترمز نگرفته و رفته تو دره . دو نفر کشته میشن پدر دختر دستش میشکنه . مادر آسیب نخاعی میبینه و خواهر کوچیکه دو تا زانوش میشکنه و هنوز تو بیمارستان هستن و مادر نمیدونه دخترش فوت شده . دختر 9 سالش بود و پسرعمه م حدود 22 سال.   دیگه مامان و آقا رفتن فاتحه خونی منم موندم پذیرایی مهمونایی که میومدن ناهار و شام میپختم.  خواهرم اومد و 4 روز اینجا بود تا دیشب رفت . امروز مهمان نداشتیم .

حوادث سیل و شروع سال جدید با کشت و کشتارهای زیاد واقعا دردناک.  همه تون از محتواش خبر دارید .

ترم جدید مجازی رو شروع کردم.  باید لابلای کارام نقاشی هم کنم .

داداشم هنوز ساز سفر رو با همون شرایط قبل و همراهی آقا میزنه . فعلا برنامه خاص و معینی نداریم .

شما چطورید؟


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزشهای شروع زندگی سرمایه داری جبهه فرهنگی ایران اسلامی متحد برنامه های من! دانلود پایان نامه - پروژه مدرسه شاد پیش بینی فوتبال با برنامه اندرویدی با مجوز Jen مجله ی دانستنی های عطر و ادکلن مصالح ساختمانی